مِنَ الغَریبِ إلی الحَبیبِ

نوکــریم چـون بـار عشــق را بر سـر شـانه میبـریـم

مِنَ الغَریبِ إلی الحَبیبِ

نوکــریم چـون بـار عشــق را بر سـر شـانه میبـریـم

مِنَ الغَریبِ إلی الحَبیبِ

به اسم حبیب

بیا !
به کلمه بیا
اینجا خانه‌ی من است
به خانه‌ام بیا
چشمانم لیاقت نگاه به چشمانت را ندارد
اینجا کلمه به کلمه نگاهت می کنم .
" اللهم عجل لولیک الفرج "

یا زهرا سلام الله علیها

آخرین مطالب

۳۷ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

بشرح تصویر

مسلمیه


کاش برگردی از این راه ُ نیایی کوفه ...




وای اگر آیه قرآن وسط راه افتد.

اهل روضه نیستم

روضه بلد نیستم
باشد ، برایمان روضه بخواند
میانداری میکنیم...





حسین حسین حسین حسین

آرزوی به دل مانده

پنجشنبه ها قبرها گلزار رو یکی یکی نگاه می کنم
سنگ هایی که ردیف در کنار هم هستند می نشینم کنار 4 تا از دوستای خیلی صمیمیم
با انگشت چند تا ضربه ی آرام روی سنگ میزنم
میگم هــــــی رفیق
این آرزویی که تو به اون رسیدی مال من بود ...




بحق رفاقتی که داریم دعا کن مثل خودت بشم هرچند که گناهام زیاده...

خاطرات

چیزی جا مانده است
جایی که هیچ گاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد
نه موهای سیاه
نه دندانهای سفید ...




یاد خاطرات بخیر
قدیم

فردا جمعه است

پسر فاطمه
چشم هایم در اشک های نیامدنت غسل کرده اند...




نگاهی...آرام جانم

سفر کربلا

برای کربلا دو نفر جا میخواهم
یکی برای خودم

دیگری کوله پشتی دلتنگی هایم...





دلم گرفته

می خواد راهی بشم

قدیم

عرش خدا

دلم رو پی کدام نخود سیاه بفرستم
وقتی فقط
بهانه شش گوشه ح س ی ن را گرفته است...







کربلا عرش خدا رو زمینه آرزوی من دیدن اون سرزمینه
قدیم.

مکتب سید الشهدا

داد میزد ،گریه می کرد
میخواهم صورت برادرم را ببوسم
یکی گفت:خواهرش است مگر چه اشکالی دارد
بگذارین صورت برادرش را ببوسه.

حاجی اصرار نکنید این کار شدنی نیست
چون... چون که ...





شاگرد مکتب حسین بودن که سر ندارد...
قدیمی هایم.

حرف امام (ره)

رفته بود پیش امام
میگفت باید تکلیفم رو معلوم کنم
بالاخره درس مقدمه یا جنگ
امام فقط یک جمله گفتند :محکم بمانید توی جنگ .
دیگه کسی جلودارش نبود...



یاد شهید ردانی پور افتادم.
قدیمی هایم