یا عباس ارکب بنفسی انت یا اخی

عباس (ع)

سهم سر تو بستن به روی نیزه شد

سهم سر برادر پیرت تنور خولی ...

وای ح س ی ن

عنوان ندارد

عجب فرقیست میان پیکر علی اکبر و علمدار کربلا

برای یکی عبا کم آوردند

برای دیگری نسب چادری کافیست ...

آقا مسلم نوشت نیا کوفه

اینجا ...

ماجرای آب

بعد رفتن علمدار

به میدان و ماجرای آب

ام البین دگر نرفت به پیش رباب ...

مادر

عباس تو سعی کرد اما نشد ...

عمو العطش

سرت به روی نـِی
همین که کوچه به کوچه گذشت
شرمنده گی ات تماشا شده
یا غیرت الله ...


گریم گرفته ، دلم گرفته

ماه حرم

علمــدارم به اشک مادرم
علمــدارم پاشو برادرم
علمــدارم چطور برم حرم
شکسته داغت کمـرم ...


دلم برای محرم تنگ شده

قمر بنی هاشم

عباس
مثل قدیم کمی ماه من می‌شوی؟ ...

مادرش ام البنین (ع)

یا عباس

بعد از نگاه آخر و آخرین قدمم توی بین الحرمین تو
همیشه
نماز زیارتِ چشم‌هایت را می‌‌خوانم ...




عباس به تو بگم ...

غریب مادر

میدانم بابا دو بخش است ،
بخشی در صحرا ، بخشی بر نیزه ،
اما اینکه عمو چند بخش است
فقط بابا می داند...

یا ح سین غریب مادر تویی ارباب دل من

یه گوش چشم تو بسته واسه حل مشکل من

خیمه سوخته

خیمه ای که بزرگتر نداشته باشه

می سوزونند...

چه داخل خیمه باشند اهل ...

چه...

یا غیرت الله

کار با عمود آهن تمام شد

وقتی "عمود" را بر سر عمو زدند
ح س ی ن عمود خیمه را بر زمین
انداخت...

عمود تو را زیباتر کرد

عباس