مِنَ الغَریبِ إلی الحَبیبِ

نوکــریم چـون بـار عشــق را بر سـر شـانه میبـریـم

مِنَ الغَریبِ إلی الحَبیبِ

نوکــریم چـون بـار عشــق را بر سـر شـانه میبـریـم

مِنَ الغَریبِ إلی الحَبیبِ

به اسم حبیب

بیا !
به کلمه بیا
اینجا خانه‌ی من است
به خانه‌ام بیا
چشمانم لیاقت نگاه به چشمانت را ندارد
اینجا کلمه به کلمه نگاهت می کنم .
" اللهم عجل لولیک الفرج "

یا زهرا سلام الله علیها

آخرین مطالب

سید ذاکر


دلم برای سید جواد تنگ شده اون بود می خوند

پنجره فولاد رضا (ع) برات کربلا میده ...




هیچ وقت فراموشت نمیکنم سید آقا خدا رحمتت کنه

امام حسنی ها مادرین


باید برای بندگی سجده های ما
یک مسجدی بنام حسن جان درست کرد...







حسن جانم حسن حانم حسن جانم ، جانم جانم جانم جانم ، حسن جانم

امام حسن

علی (ع )با چاه

اما حسن با طشت که درد دل کرد

طشت را خون فرا گرفت ...






معاویه سپرده بود
وقتی حسن که وارد مجلس می شود خبرش کنند تاعلی را ناسزا باران کند... غریب حسن


غریب مدینه


این چند روز آخر می خواهیم با حسین
برای حسن گریه کنیم ...





غریب حسن
روزه اش را با زهر افطار کرد

خدا لعنت کنه عایشه را

نان حلال






ح س ی ن
نان حلال همه باباهاست ...






ایشالله فرزندانمان فدات بشن آقا جان

1-آقا محمد ماهان (گلپسرم)

2-آقا امیر حسین (عمو قشنگم)


نعل تازه


داغ ِ عاشقی

به کربلا
نعل است ...



جان ح س ی ن


شرمنتم شهید


خیبری تویی که میگی ما وراث شهداء هستیم؟
چرا مرام شهداء وخواسته هایشان رو این روزها عملیاتی نمی کنی
ها ...









مال این حرف ها نیستم خودم که میدونم کی ام ولی چیزی جزء شرمندگی ندارم
"خیبری "خودم هستم

مرحوم سید جواد ذاکر (ره)





هیئتی بودم نه اینکه نبودم اما ، "سید" حسینیه مان کرد...
دلم برات تنگ شده آ سید جواد ذاکر (ره)

سری به نیزه بلند است ...




کربلا


شمر قبل از اینکه برسد به حنجرش
حسین از عشق به خدا فوران کرد از ناحیۀ سر!
پس نگو سر بریده شد
آتشفشان را که کسی سر نمی برد
همین داستان را ببین
بابایش از فرق سر
مادرش از پهلو
برادرش از جگر
علی اکبرش از تمام اعضا چیزی شبیه انفجار
و عباس دستها و سر و چشم
و زینب!
تمام کبودی هایش از همین عشق بود
که می خواست بزند بیرون ولی زینب باید می ماند
و ماند تا بماند امامت و این
عشق به خدا ...





واقعا زیبا بود دمش گرم
فرستاده شده در جواب پست قبل