خیمه ای که بزرگتر نداشته باشه
می سوزونند...
چه داخل خیمه باشند اهل ...
چه...
یا غیرت الله
عمر
علی اصغر رباب هم مثل
آبـــــ
یک هجا بیشتر نداشت...
یکی برای اصغر آب بیاره
هنوز خونه درست نکرده ام
خانه خرابم
ح س ی ن
روضه ظهر عاشوراست او می بریدُ
وقتی "عمود" را بر سر عمو زدند
ح س ی ن عمود خیمه را بر زمین
انداخت...
عمود تو را زیباتر کرد
عباس
کربلا که رفتی
بالای تل زینبیه برو
فقط دنبال گودی قتلگاه می گردی
از اون بالا همش سرت را میچرخانی
به ارباب نیزه نشین قسم
از شلوغی می بینی
انگار همه حمله کرده اند یک جا
کربلایی درسته !
گودی قتلگاه همان جاست...ای وای
مادر اینقدر قدد خمیده که
علی موقع نماز فرقی ندیده بین رکوع و قیام...
ای وای ای وای
چکمه
کفش خاصی که نظامیان بر پا می کنند، بویژه در میدان نبرد.
با چکمه بر روی سینه حضرت رفت و ...
تعبیر مقاتل چنین است :
و جلس علی صدر الحسین و قبض علی لحیته و هم بقتله...
برای روضه همین بس
الهی به رقیه...
ای آشنای عبد گنهکار...
یا مجیر
مشکل گشای هر گرفتار یا مجیر
از من تمام عمر گنه دیدی، گنــــــه... شرمنده ام از این همه تکرار یا مجیر
دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن ای بهترین پناه من زار یا مجیر
بالاترین عذاب برایم جداییست، کی میرسد زمانه دیدار یا مجیر
قربان دست های تو یا ایها الطبیب... دستی بکش بر این دل بیمار یا مجیر
میترسم از قیامت و از دوری حسین... برگ امان به من بده از نار یا مجیر